بسم الله الرحمن الرحیم
از شعر تا مِعر، از آزادی بیان تا تهمت وُ تخریب ...
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
((( آورده اند شاعری در روزگاران پیشین، روزی در دربار شاهی، از جای برخواست و گفت: شاهنشاها اجازه دهید قطعه ای را که سروده ام در این مجلس با شکوه بخوانم. کسی پرسید: "تو کیستی و چه کاره ای؟ بنده شاعرم بنده هم ماعرم ماعر کیست؟ شاعر کیست؟ شاعر شعر می گوید. ماعر معر می گوید. معر چیست؟ شعر چیست؟ شعر اینست: هر غنچه که گل گشت دگر غنچه نگردد. معر اینست: هر منچه که مل گشت دگر منچه نگردد. منچه چیست؟ عنچه چیست؟ غنچه آنست که شکفته شده و گل می گردد. منچه هم آنست که مکفته شده و مل می گردد. شاعر تسلیم شد و زبان در کام گرفت. زآن پس چون نیک بنگریست دریافت که بسیاری از اشعار، در واقع معرند. خود نیز بعدها، معرها مرود. مرودنی. )))
وبلاگ مختاباد، سید ابوالحسن، خبرآنلاین : اشعار روز عید سعید فطر در مصلی که از سوی یک از مداحان خوانده شد، بازتابهای بسیاری داشت. جدای از کیفیت پایین و نازل و غیرادبی شعر، نگارنده میخواهد از زاویهای متفاوت به آن نظر کند و آن، فراهم کردن چنین بسترهایی برای کسانی است که دیدگاهی مخالف با این دیدگاه دارند.
از جمله شعارهای اصلی ما در انقلاب بهمن ۵۷ آزادی بود و بخشی مهم از این آزادی، خود را در آزادی بیان جلوهگر میسازد و به خصوص آزادی پس از بیان. آزاد ِی بیان حقی است همگانی و نه امتیازی که به مهر و لطف به یک گروه داده شود و با کین و قهر و خشونت از گروهی دیگر بازستانده شود.
دولت دکتر حسن روحانی باید خوشحال باشد و البته منتقدانش، همانند این مداح محترم، باید خوشحالتر که این امکان را مییابند تا از یکی از مهمترین تریبونهای سالانه و در حضور خیلی از جمعیت و به شکلی مستقیم، اشعاری را در نقد گفتمان رئیس جمهور روحانی و ۲۴ میلیون رایی که به او دادهاند مطرح میکنند و بعد از آن هم سوار خودرو و تاکسی خود میشوند و به منزل میروند. کسی هم به آنها لقب جاسوس و نفوذی و اجنبی پرست نمیدهد.
این سخنان البته سابقه دارد و هر روز و شب و هفته در انواع و اقسام رسانههای طیف بازنده انتخابات در جریان است و به گمان نگارنده امر غریبی نیست. کافی است هر هفته تریبونها نماز جمعه را در شهرهای مختلف گوش کنید یا روزنامه کیهان را باز کنید تا سخنانی بس تندتر و کوبندهتر از این اشعار را بخوانید و با خود اندیشه کنید که چرا نویسنده آن سخنان و نوشتهها را مادر بمبها نیز نمیتواند تکان دهد؟ اما در سوی دیگر کار منتقدان و شاعران و فیلمسازان و اهل فرهنگ و هنری که دیدگاهی مخالف دیدگاه آنان دارند با داع و درفش و زندان بند و کند زنجیر است.
راستش من بسیار به این مداح حسودیم شد و احتمالا بسیاری از دوستان روزنامهنگارم نیز چنین چیزی در ذهنشان گذشت که او با چه شور وشوق و با چه اعتماد به نفسی به شخص دوم مملکت انتقاد میکند؟و کسی به او افترا و اتهام جاسوسی نمی زند، اما در این سو انتقادهای عادی و حتی در چارچوبهای قانونی هم به مخالفت با امنیت ملی، بلندگوی دشمن، تعبیر میشود.
ماجرا زمانی خطرناک میشود که این مداح محترم خود و گفتمان خود را حق مطلق بپندارد و سخنان و گفتمان دیگر را باطل طرف مقابل را گروهی زندیق و کافر مسلک و اجنبی پرست و معاند. امیداریم آن هیجان در پس و پشت خود چنین دیدگاهی نداشته باشد که اگر چنین باشد آنگاه خطرناک است و خواهد بود.
اما در سوی دیگر بر این باورم که دوستان منتقد به جای حمله به مداح مورد نظر، بهتر است به سویه مثبت ماجرا بنگرند و از آقای روحانی بخواهند و نیز دستگاه قضایی، که اجازه دهد در این طرف ماجرا هم همین امنیت و اعتماد به نفس برای منتقدان فراهم شود و آنها فارغ البال بتوانند دیدگاههای خود را مطرح کنند و داور نهایی مردم باشند که خوش داوری هم هستند.
به یاد داریم سالهای دوری که را که از بزرگی پرسیدند که چرا شما با فلان منتقد و شیخ به مناظره نمینشینی که پاسخ داد: آیا همان قدر که او در امنیت وآرامش و اعتماد به نفس به من انتقاد میکند؟ من نیز میتوانم؟ و آیا میتوانم بیمناک این نباشم که بعد از مناظره چه سرنوشتی در انتظار من است؟ او مستقیم به خانه میرود و من مستقیم به جایی که عرب نیانداخت.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی بـیـگـنـــاهـــان ......
ما را در سایت بـیـگـنـــاهـــان ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7bigonaahaanf بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 18:53